به نام مهربان خالق یکتا
یا مقلّب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محوّل الحول و الاحوال حوّل حالنا الى احسن الحال
سالی دیگر زمین به گرد خورشید چرخشی زد و به آستانه چرخشی نو رسید. فصل ها یک به یک تازه شدند و بهاران با هزار امیدِ رویشی دوباره، بر ما حلول کرد.
اینک در آستانه شروعی دیگر، از قادر متعال خواستارم که ایام گذشته را بر ما ببخشاید و توشه راه آینده نماید، و روزهای در راه را برایمان سرشار از انوار رحمت خود قرار دهد. آمین
در مسیر تلاش برای آبادسازی ایران اسلامی و عزت اسلام و مسلمین، رهبر عزیزمان نقشه راهی را ترسیم نموده اند که هر سال پله ای به سوی این هدف والا نزدیک تر می شویم. امسال اما برای ما رنگ و بوی دیگری دارد سالی که « اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» نام گرفت؛ چرا که سال هاست به همت دوستان همراه در عرصه فرهنگی و با شیوه جهادی حرکت کرده ایم و از شروع این مسیر هم همواره تاکیدمان بر تشکیلات جهادی بوده است نه یک کار تفریحی و خودسازی صرف. اما بضاعت اندک مان هر از گاهی ما را به سرزمین شک رهسپار می ساخت که آیا این اقدامات حداقلی ما اثری دارد؟ این اواخر هم دیگر حمایت های اندک بسیج سازندگی که از دو سال پیش آغاز شده بود در حال به صفر رسیدن بود و ما در روزهای پایانی سال ۹۲ در خوف و رجای اجرایی شدن یا نشدن، برنامه های سال ۹۳ را طراحی می کردیم.
تا آنگاه که از لبان پیر و مرادمان شنیدم :
«امّا آنچه نقطهی مهمتر عرض من است، خطاب به جوان هایی است که در سرتاسر کشور فعّالیّت های فرهنگی را به صورت خودجوش شروع کردند که بحمدالله خیلی هم وسیع شده است. من میخواهم بگویم آن جوان هایی که در تهران، در شهرهای گوناگون، در استان های مختلف، در خود مشهد، در بسیاری از شهرهای دیگر کار فرهنگی میکنند، با ارادهی خودشان، با انگیزهی خودشان ـ کارهای بسیار خوبی هم از آنها ناشی شده است که از بعضی از آنها ما بحمدالله اطّلاع پیدا کردیم ـ کار را هرچه میتوانند بهطورجدّی دنبال کنند و ادامه بدهند»
سراسر وجودم مملو از هیجان اجرای طرح هایی شد که در پایان سال ۹۲ با اندک امیدی برای سال ۹۳ طرح ریخته بودیم. طرح هایی که امیدمان در اجرای آن ها لبخند رضایت مادر و دختری بود که مسیر زندگی مادی و معنوی دخترشان را روشن تر می دیدند؛ طرح هایی که ستاره خرمشهر را امیدوارتر کرده بود تا در دانشگاه شهید چمران اهواز درس بخواند، بازگردد در لبیک به ندای رهبر، خرمشهر را به خرمی نزدیک تر نماید.
در پایان عرضه می داریم ای مولای ما، دعا کن برای ما. برای فرزندانت که سربازان گمنام عرصه جنگ نرم هستند و دست ظاهرشان از سلاح و ابزار خالی است، اما دست دلشان بس پر امید است. چرا که هر سال در زیارت شلمچه یادمان می آید و یادمان می ماند که فرزندان خمینی چه طور با کمترین سلاح و با محکم ترین ایمان سرزمین اسلامی را از لوث وجود بیگانگان پاک کردند.
از خداوند مهربان عاجزانه می خواهیم که ما را سربازان فدایی رهبرمان امام خامنه ای حفظه الله قرار دهد.
ایام فاطمی تان به خیر و خوشی
مسئول گروه جهادی سفیران